English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (585 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
handicap U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicaps U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hike out U خم شدن یا اویختن به لبه قایق برای ایجاد تعادل
experimental free handicap U دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
bend allowance U فاصله خطی اضافی روی ورقه ها برای ایجاد خم هایی با شعاع معین
graphics U کارت اضافی برای PC یا Macintosh که متن ها ایجاد شده یا تصاویر را با یک منبع ویدیویی خارجی ترکیب میکند
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
wild cord U تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
designated tournament U مسابقه بهترین بازیگران
seniors U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
senior U مسابقه گلف برای بازیگران بالاترازسن معین بازیگر سالمند مسابقه دو برای بالاترین سطح بدون شرط سنی
shootoff U مسابقه اضافی
balancing act [between something] U ایجاد تعادل [بین دو وضعیت]
shootoff U مسابقه اضافی تیراندازی
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
Memmaker U امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
ActiveX U سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
hooligans U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
hooligan U مسابقه جبرانی در مسیرخاکی برای اتومبیلهایی که در مسابقه اصلی شکست خورده اند
tug of war U مسابقه طناب کشی مسابقه برای برتری یافتن
overpunching U تغییر داده روی نوار کاغذ با ایجاد سوراخهای اضافی
They have successfully managed the balancing act between retaining the rustic charm and modern conversion. U آنها با موفقیت توانستند تعادل بین افسون روستایی و تبدیل مدرن را ایجاد کنند.
narrative U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
narratives U یادداشتها یا دستورات اضافی برای کمک به کاربر برای اجرای سیستم
heisman trophy U جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
sullivan award U جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
brand leader U بهترین علامت تجاری بهترین مارک
best ball U بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
requests U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requesting U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested U متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
scratch U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratches U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratching U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
scratched U حذف یاجابجایی محلی از حافظه برای ایجاد فضا برای داده دیگر
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
wiring U ساختار فلزی برای پشتیبانی کابلهای ورودی و ایجاد اتصال برای وصل کابل ها
haze U تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر
fin U برای حفظ تعادل
fins U برای حفظ تعادل
extra cover U پوشش اضافی برای بل گرفتن
ballast U فلز سنگین کف قایق برای حفظ تعادل
daggerboard U تیر یا صفحه متحرک ته قایق برای حفظ تعادل
decca U سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
wand shoot U مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
metabit U بیت شناسایی اضافی برای هر کلمه داده
sticker U اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
stickers U اهن اضافی نعل برای ممانعت از لغزیدن
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
overhead U کد اضافی که برای سازماندهی برنامه باید ذخیره شود
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
Viewdata U سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
redundant U قطعه اضافی که برای کاری در صورت خطا استفاده میشود
parity U بیت اضافی افزوده به کلمه داده برای بررسی پیوستی
self poise U تعادل بدون پایه یا پشیبان تعادل ناپایدار
digits U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checked U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
digit U عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check U رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
walras law U براساس این قانون در تعادل عمومی بازارها با دخالت بازار پول چنانچه تعدادی بازار کالا درحالت تعادل قرارداشته باشنددر این صورت بازار بعدی که میتواند بازار پول باشد نیز درحالت تعادل قرار خواهدداشت
running U مناسب برای مسابقه دو
reserve buoyancy U جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
transistors U برای ایجاد تابع منط قی
nuptias non concubitus , sedconsensus , U برای ایجاد علقه زوجیت
transistor U برای ایجاد تابع منط قی
genoa U بادبان عریض برای مسابقه
laughter U مسابقه اسان برای بردن
smudges U ایجاد دود برای دفع حشرات
smudged U ایجاد دود برای دفع حشرات
smudge U ایجاد دود برای دفع حشرات
smudging U ایجاد دود برای دفع حشرات
contact ion engine U موتوری برای ایجاد تراست درفضا
fogging U برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
race glass U دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
match point U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
match points U اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
free handicap U مسابقه با امتیاز تعادلی برای اسبها
little brown jug U مسابقه یک مایلی برای اسبهای 3 سالهUrsa
expanded memory system U ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
incorporation U جا دادن ایجاد شخصیت حقوقی برای شرکت
graphics U که برای ایجاد شکلهای ندیگر به کار می رود
dry plasma etching U روشی برای ایجاد یک پوشش روی یک قرص
gorge portion U محل مناسب برای ایجاد سد دربستر رودخانه
geometry and rendering U مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
to bar somebody from a competition U شرکت در مسابقه ای را برای کسی ممنوع کردن
inspectors U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
prepare U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
clutch start U روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
prepares U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
inspector U داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
preparing U تغییردادن وضع اتومبیل معمولی برای مسابقه
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
counterweight U حالت تعادل وزنه تعادل
counterweights U حالت تعادل وزنه تعادل
jumpers U سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
jumper U سیم هادی برای ایجاد انشعاب فرعی موقتی
alphamosaic U برای ایجاد حروف گرافیکی و الفبا عددی در تلتکس
subliminal U غیر کافی برای ایجاد تحریک عصبی یا احساس
jus ex injuria non oritur U تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند
subliminally U غیر کافی برای ایجاد تحریک عصبی یا احساس
configure U نرم افزار واتصالات برای ایجاد یک سییستم خاص
stalking horse U کاندیدای نامزدشده برای ایجاد تفرقه در رای دهندگان
texture mapping U 2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
entrance head U بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
breakpoint U حرف کاغذ برای ایجاد نقط ه توقف در برنامه
photo finish U استفاده از عکس برای تعیین برنده مسابقه فشرده
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
set up U اماده کردن اتومبیل برای مسابقه درمسیر معین
blocks U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
gun U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
guns U اتش زدن تپانچه برای پایان مسابقه یا اغازمسابقات
solocross U مسابقه در محوطه پارکینگ برای کشف مهارت راننده
time fire U مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
inherent addressing U دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
thins U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
Her teacher's presence caused her considerable discomfort. U بودن دبیر او [زن] احساس ناراحتی زیادی برای او [زن] ایجاد کرد.
thinners U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thin U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
center U تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
shares U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
thinnest U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
shared U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
aligning U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligned U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligns U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
align U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
share U روش ایجاد امنیت شبکه برای حفافت منابع محلی
mkdir U دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک
thinned U روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
answering U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answered U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answers U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
answer U مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
power 0 U تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
winter book U تعیین امتیاز شرطبندی درزمستان برای مسابقه فصل بعد
saving U قرارداد بین سوارکاران مسابقه برای تقسیم جایزه برنده
stocker U اتومبیل مسافرتی بدون تغییریا تغییرات جزئی برای مسابقه
standard bred U اسب امریکایی پرورش یافته برای مسابقه سرعت واستقامت
extension U اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
extensions U اطلاع اضافی پس از نام فایل برای بیان نوع فایل
feep U صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند
DR DOS U سیستم عاملی که Digital Resaerch برای IBM PC ایجاد کرده است
transaction trailing U ایجاد یک فایل کمکی برای پی گیری به روز دراوردن تمام فایلها
immediate U پردازش داده پس از ایجاد آن و نه انتظار برای پاس ساعت یا زمان سنگرون
buffering U استفاده از بافر برای ایجاد اتصال بین وسایل کند و سریع
fly casting U مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
lap money U جایزه نقدی برای موفقیت درهر دور مسابقه اتومبیل رانی
sedan U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
sedans U اتومبیل مسافرتی که ممکن است با تغییراتی برای مسابقه اماده شود
yaght club U باشگاه تفریحی قایق داران برای انجام مسابقه بین اعضا
lift U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
precision U استفاده از دو کلمه داده برای ذخیره سازی عدد و ایجاد دقت بیشتر
bombed out U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
lifting U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
solenoid U سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
lifted U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
bombs U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
ribbon U تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
lifts U بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
bomb U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
ribbons U تعداد هادیهای نصب شده در کنار یک دیگر برای ایجاد کابل مسط ح
bombed U تابعی در برنامه برای ایجاد خرابی و از بین بردن داده در یک زمان مشخص
glideslope U شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
bracket U رویارویی در مسابقه حذفی حرکت برای ساختن شکلی بصورت پرانتز روی یخ
underdistance U روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
starting fee U مبلغی که صاحب اسب برای کسب اجازه شرکت در مسابقه شرطبندی می پردازد
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
voices U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
voicing U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
image [فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود.]
compacts U مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
images U فضایی در حافظه که برای ایجاد تصویر پیش از ارسال به صفحه نمایش به کار می رود
lift wire U سیم هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
lift strut U پایه هایی که بار کششی حاصل از ایجاد نیروی برای بال را متحمل میشوند
compact U مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
compacting U مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
voice U توانایی کامپیوتر برای تشخیص کلمات خاص در صدای انسان و ایجاد پاسخ مناسب
compacted U مجموعه پیشرفتهای ROM-CD استاندارد ایجاد شده توسط Philips برای استفاده خانگی
tristimulus values U مقادیر نسبی یه رنگ اصلی که برای ایجاد رنگهای دیگر باهم ترکیب می شوند
walking ring U پیست بیضی شکل برای راه بردن و گرم کردن اسب پیش از مسابقه
adobe type manager U استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
tactile U صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
reflex U یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
AT command set U مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
reflexes U یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
observer U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
observers U گواه تعیین شده از طرف کمیته برگزارکننده مسابقه گلف برای گزارش دادن نقض مقررات به داور
Recent search history Forum search
2New Format
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1Potential
1incentive
1affixation
1gorse melatonin
1if you have any question please ask us , we are here to help
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com